نقد دعاوی غیر مستند در متون باستانی ایران و عقاید کهن ایرانیان

طرح دعاوی غیر مستند و تفرقه افکن در میان ایرانیان بر خلاف مصالح عمومی ملت و سرزمین ایران است . این صفحه تلاشی است برای نقد مستند و عقلانی ادعاهای تفرقه افکنانه مذهبی در میان ایرانیان به خصوص مابین اکثریت مذهبی جامعه و جامعه زرتشتیان ایران

نقد دعاوی غیر مستند در متون باستانی ایران و عقاید کهن ایرانیان

طرح دعاوی غیر مستند و تفرقه افکن در میان ایرانیان بر خلاف مصالح عمومی ملت و سرزمین ایران است . این صفحه تلاشی است برای نقد مستند و عقلانی ادعاهای تفرقه افکنانه مذهبی در میان ایرانیان به خصوص مابین اکثریت مذهبی جامعه و جامعه زرتشتیان ایران

استقلال دین و علم و دیدگاههای مصباح یزدی در تقابل با انتقادات سایت راه راستی از زرتشتیان

استقلال دین و علم و دیدگاههای مصباح یزدی در تقابل با انتقادات سایت راه راستی از زرتشتیان 

سایت راه راستی  در ادامه دعاوی خود مبنی بر اینکه زرتشتیان هیچ دیدگاه علمی و یقینی ندارند مطلبی در نقد سخنان موبد خورشیدیان درج نموده است که در مصاحبه مکتوب خود می گوید :«دین و باورهای مذهبی بر پایه دلیل و برهان علمی بوجود نیامده و خیلی از باورهائی که همه پیروان مذاهب به آن معتقدند و در زندگی بکار می بندند، صرفا علمی نیست.» (پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، ص ۱۷) 

این نقد مبتنی بر این فرض نادرست است که عقاید اسلامی و شیعه امامیه در ارتباط مستقیم با علم و دارای مشترکات فراوان با آن است ولی دیدگاههای متفکرین شیعه امامیه نشان می دهد که مواضع ایشان در رابطه دین و علم با نظرات موبد خورشیدیان به صورت ساختاری مشابهت دارد .

 به این نوشته علامه طباطبایی در تعریف دین توجه نمایید :

“دین نظام عملی مبتنی بر اعتقاد است . و مقصود از اعتقاد در این مورد تنها علم نظری درباره هستی و انسان نیست زیرا علم نظری به تنهایی مستلزم عمل نیست” تفسیر المیزان ج۱۵ ص ۸
مشابهتی نمی بینید ؟ هر دو یک حرف زده اند . دین نظام اعتقادی و علم نظام عقلی و لزوما اعتقادات بشر عقلی نیستند . این مربوط به دین خاصی هم نیست و در بسیار ادیان دیده می شود که اعتقاداتی خلاف صریح عقل بروز می کند مثل قمه زنی کسی که قمه می زند اینکار را به عنوان اعتقاد و رفتار دینی انجام می دهد .
مصباح یزدی در بررسی رابطه دین و علم بحث مفصلی دارد . بر مبنای تعاریف مختلف دین و علم او این رابطه را متفاوت می داند اما نکته جالب اینجاست که در ۱۸ مورد از این تعاریف علم و دین را کاملا متباین و واجد حداقل نکات اشتراک می داند !!!!۱
“دین به معنای «اعتقاد به امر قدسی» نیز به این دلیل که یک اعتقاد جزئی (و شخصی) است، هنگامی که با علم به معنای «شناخت حصولی کلی» مقایسه شود، وجه مشترکی با آن نمی‌یابد و لذا رابطه میان آن دو «تباین» خواهد بود.”
مصباح یزدی رابطه علم ودین ص ۱۱۱
و در سه مورد عموم و خصوص مطلق می داند که از قضا خلاف نظر شما عموم را به علم و خصوص را به دین می دهد و قلمرو علم را فراتر از دین می داند :
“رابطه عموم و خصوص مطلق را میان اصطلاحی دیگر از علم و دین نیز می‌توان یافت. دین به معنای «اعتقاد به امر قدسی» با علم به معنای «اعتقاد جزمی» چنین رابطه‌ای دارند، زیرا هر اعتقادی به امر قدسی، یک اعتقاد جزمی است، لکن هر اعتقاد جزمی، الزاماً اعتقاد به امر قدسی نخواهد بود. به دیگر سخن، قلمرو اعتقادات جزمی بسی فراخ‌تر از اعتقاد به امر قدسی است”
و نهایتا در بیشتر تعاریف این رابطه را از نوع عموم و خصوص من وجه می داند یعنی این دو را دایره هایی می داند که در بخشهایی با یکدیگرند اشتراک دارند ولی بخش از دین خارج از حیطه علم و بخشی از علم خارج از حیطه دین است .
“دین و علم در بقیه اصطلاحات خود، گذشته از مسائل و قلمروهایی مستقل، دارای قلمروهایی مشترک نیز هستند، و به تعبیر منطقی، رابطه میان آنها رابطه عموم و خصوص من‌وجه است” ص ۱۱۵ همان کتاب
“بسیاری از مسائل علمی مستقیما با دین ارتباط ندارند و از مسائل اختصاصی علم تلقی می‌شوند” ص ۱۱۶
“بر اساس تعریف، مسائل متافیزیکی و ماورای تجربی، مانند آنچه به مرحله زندگی بعد از مرگ و قیامت مربوط می‌شود از قلمرو علم خارج است”

به نظر می رسد متفکرین شیعه مانند علامه طباطبایی و مصباح یزدی و مطهری نظرشان کاملا شبیه موبد خورشیدیان است و منتقدان دین زرتشتی بدون اگاهی از رابطه دین و علم بر مبنای تعاریف رایج صرفا انتقاداتی بدون تعمق و بررسی دقیق به ایشان وارد می کنند .